در جمهوری اسلامی ایران، مرد با مراجعه به دادگاه حق تقاضای طلاق دارد. زن نیز در شرایط خاصی میتواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کند. بعضی از این شرایط عبارتاند از:
در طلاق، خواندن صیغه طلاق در حضور دو مرد شاهد لازم است.
در سال 1354 قانون حمایت خانواده 1354 به تصویب رسیده و آزادی مرد در طلاق را محدود به موارد خاصی نمود و پنج شرط دیگر در ماده 11 قانون حمایت خانواده 1346 برای امکان درخواست طلاق اضافه شد که عبارت بودند از زندانی شدن زن یا مرد برای دورهای مشخص، اعتیاد، ازدواج مجدد مرد بدون رضایت زن، ترک زندگی خانوادگی از طرف هریک از آنها، محکومیت قضایی هر یک از آنها که موجب لطمه به حیثیت خانوادگی دیگری شود. علاوه بر موارد قانون 1346، در قانون 1354 این توضیح آمد که ماده 11 هم برای زن و هم برای مرد اعتبار دارد[1].
اشاره
روابط پسران و دختران جوان، در کشور ما به عنوان یک معضل اجتماعی مطرح است لذا بر اولیای خانه و مدرسه و به تبع آنها مسئولین فرهنگی و اجتماعی لازم است این مسئله را به طور علمی بررسی نمایند و از هرگونه تصمیم احساسی خودداری کرده و با شناخت کامل آسیب ها، زمینه ها و راهکارهای علمی و تخصصی با این انحراف برخورد نمایند. زیرا به حکم «ولا تقف ما لیس لک به علم» (اسراء، 36) باید از پیروی هر چیزی که بدان علم نداریم پرهیز کنیم. درهر اعتقاد یا عملی که تحصیل علم ممکن است، پیروی از غیر علم حرام است و زمانی اقدام و ارتکاب عملی جایز است که دلیل علمی آن را تجویز نماید. (1) برای بررسی این معضل با سؤال هایی روبرو هستیم: 1- چه نوع روابطی، معضل اجتماعی به شمار می رود؟ 2- چه آسیب هایی دراین زمینه جوانان ما را تهدید می کند؟ 3- زمینه های این روابط آسیب زا چیست؟ 4- چه راهکارهایی برای پیشگیری و هدایت صحیح وجود دارد؟
روابط آسیب زا
ارتباط و برخورد پسران و دختران، امری اجتناب ناپذیر است زیرا بدیهی است که در جامعه، کوچه و خیابان، هنگام خرید و هنگام معاشرت ها و... نمی شود دیوار و حائلی بین دو جنس کشید. هنگامی که از روابط دختران و پسران به عنوان معضل اجتماعی و آسیب زا یاد می شود، منظور روابط پنهانی، غیرعادی و ناپخته ای است که به دور از هرگونه شناخت کافی بوده و به صورت هیجانی، تخیلات و رؤیاهای غیرواقعی صورت می گیرد. دختران و پسرانی که به منظور جلب توجه جنس مخالف و با هدف دوست یابی از بین آنان، ساعت ها در خیابان ها و اماکن عمومی از گوشه ای به گوشه دیگر می روند و بدون اینکه به روشنی بدانند به دنبال چه چیزی هستند، وقت و انرژی خود را تلف می کنند. گاهی اوقات افرادی مانند خود را می یابند و روابط نامتعادلی برقرار می کنند، لکن در نهایت با احساس سرخوردگی و بیهودگی و نیز احساس بیزاری از خود به خانه باز می گردند. تعالیم انسان ساز اسلام، این نوع روابط را نهی می کند نه اینکه زنان و دختران را از جامعه طرد نماید و از هرنوع حضور و فعالیت های آنان و برخورد و ارتباط زنان و مردان جلوگیری کند.
اسلام حفظ حریم میان زن و مرد، عفت و حیاء را مورد تاکید قرار می دهد.قرآن کریم یک نمونه از روابط سالم را بیان می کند؛ دختران حضرت شعیب برای سیراب کردن گوسفندان صبر کردند تا مردان از سیراب کردن گوسفندانشان فارغ شوند و به کناری بروند. (قصص. 23) و هنگامی که یکی از دختران شعیب از طرف پدر مأمور شد تا حضرت موسی را به خانه دعوت کند با کمال وقار و حیاء با موسی سخن گفت (همان. 25) و حضرت موسی نیز بعداز قبول دعوت به دختر شعیب فرمود: راه را به من نشان بده و خودت پشت سر من بیا. برای اینکه ما دودمان یعقوب به زنان نگاه نمی کنیم. (2)
این الگوی شایسته به ما نشان می دهد که می شود زنان و مردان در جامعه با یکدیگر برخورد و تعامل داشته باشند و در عین حال حریم یکدیگر، حیاء و عفت خود را نیز حفظ کنند.
بنا بر دانشنامه ایرانیکا، تاریخ دقیق اولین استفاده از قلیان در ایران مشخص نیست. با این حال بنا به نوشته سیریل الگود (اگر چه وی مأخذ خود را ذکر نکردهاست) «اولین بار ابوالفتح گیلانی (متوفی 1588) پزشک ایرانی دربار اکبر اول، سلطان مغول هند بود که دود تنباکو را از یک ظرف آب عبور داد تا آن را خالصتر و سرد نماید و از این طریق قلیان که در شبه قاره به حقّه معروف است را ابداع نمود.» در عین حال یک رباعی از اهلی شیرازی (متوفی 1535) به استفاده از قلیان اشاره مینماید و از اینرو پیشینه استفاده از قلیان را میتوان به حداقل به دوران شاه طهماسب یکم صفوی بازگرداند و روایت ابوالفتح گیلانی را میتوان شاهدی بر معرفی قلیان، که در ایران مورد استفاده بودهاست، در شبه قاره هند دانست.
اولین تصویری که از قلیان به وسیله هنرمندان ایرانی کشیده شده، احتمالاً تصویر نشمی کماندار کار رضا عباسی، نقاش مشهور دربار شاه عباس بزرگ است، که تا اواخر نیمه اول قرن یازدهم هجری زنده بودهاست.
سیاحان اروپایی که به ایران سفر کردهاند از جمله تاورنیه که در دوران صفویه به ایران آمد به قلیان و کشیدن تنباکو در ایران اشاره کردهاند. از جمله وی نوشتهاست که «ایرانیان تنباکو را با دستگاهی کاملاً اختصاصی میکشند. در کوزه گلی دهان گشادی به قطر سه انگشت، تنه قلیانی از چوب یا نقره که سوراخی در وسط دارد قرار میدهند، و بر سر آن مقدار تنباکوی نمدار با کمی آتش میگذارند، و در زیر قلیان سوراخ ممتدی است که، در حالی که نفس را بالا میکشند، دود تنباکو با شدت از امتداد سوراخ پایین آمده و داخل آب که به رنگهای مختلف می آمیزد داخل میشود. این کوزه مرتباً تا نصفه آب دارد. دود که در آب است به سطح میآید و هنگامیکه نفس را بالا میکشند، از نی قلیان دود به دهان وارد میشود. به واسطه آبی که به قلیان میریزند دود تنباکو تصفیه میشود و کمتر ضرر میرساند. والا با این همه قلیان که میکشند، مقاومت برای آنها غیر ممکن است. ایرانیان زن و مرد، به طوری از جوانی عادت به کشیدن تنباکو کردهاند، که کاسبی که باید روزی پنج شاهی خرج کند، سه شاهی آن را به مصرف تنباکو میرسانند. میگویند اگر تنباکو نمیداشتیم چطور ممکن بود کیف و دماغ داشته باشیم.»
اولئاریوس نیز که در سال 1046 در ایران بوده مینویسد که «چندین گونه ظرف قلیان در ایران ساخته میشد. شیشهای، کوزهای، از جوز هندی (نارگیله)، کدوئی که تا نیمه آب میشد و گاهی در آن عطر میریختند».
شاردن، دیگر سیاح دوران صفوی، در سفرنامه خود مینویسد که، شاه عباس بسیار کوشید تا از استعمال قلیان در بین مردم جلوگیری کند. برای این کار، روزی در مجلسی رسمی دستور داد که به جای تنباکو قلیان مهمانان را با پهن چاق کنند، و سپس در حالیکه آنان مشغول کشیدن قلیان خود بودند گفت که، این تنباکو را که وزیر همدان برای من فرستادهاست و ادعا میکند که بهترین تنباکوی دنیاست، چگونه است؟ آنان همگی از این تنباکو تعریف کردند. آنگاه شاه خطاب به آنان گفت «مرده شوی چیزی را ببرد که نمیتوان آن را از پهن تشخیص داد». سرانجام کار مخالفت شاه عباس بزرگ با تنباکو به تحریم آن کشید، و هنگامیکه در گرجستان متوجه شد، سربازان او پول خود را صرف کشیدن تنباکو و توتون میکنند آن را ممنوع ساخت، و تجاری را که توتون و تنباکو به اردوی او آورده بودند با تنباکوی خود یک جا سوختند، و سربازانی که مرتکب کشیدن توتون و تنباکو میشدند بینی و لبانشان را میبریدند.
قلیان در دوران قاجار بخشی از ضرورتهای زندگی بود. اشراف و بزرگان در خانههای خود انواع قلیان نهگداری میکردند که بعضی از آنها جواهرکاری شده بودند. واقعه قیام تنباکو در دوران قاجار و در نتیجه فتوایی توسط میرزا حسن شیرازی مبنی بر تحریم مصرف و فروش تنباکو رخ داد.
هانیه توسلی دو خواهر دارد خواهر بزرگترش هما مدتی در یک مجله منتقد بود در حال حاضر کار ترجمه انجام می دهد. خواهر کوچکترش در رشته مهندسی شهرسازی تحصیل کرده است .پدرش سرهنگ ژاندارمری بود که در سال 1378 فوت کرد. مادر هانیه خانه دار است واو هم اکنون با خانواده اش زندگی می کند. هانیه توسلی به همراه نیکی کریمی در جشنواره بین المللی کن فرانسه حضور داشت.
وقتی نمایش پدر دوستداشتنی با بازی او، در یکی از جشنوارههای تئاتر، در تبریز روی صحنه رفت، نصرالله قادری که به عنوان داور آنجا حضور داشت، هانیه توسلی را برای بازی در نمایش پدر انتخاب کرد. یک سال پس از آن، در فیلم کوتاه روی جاده نمناک (مهدی کرمپور) و سریال غریبه (جواد اردکانی) بازی کرد و سرانجام با شام آخر وارد عرصه حرفهای سینما شد. او دانشآموخته ادبیات نمایشی در دانشگاه آزاد است و علاقهمند به عکاسی و نقاشی. در نمایشهای قرمز و دیگران و گلهای شمعدانی (محمد یعقوبی) بازی کرد که به خاطر دومی، کاندیدای دریافت جایزه شد. همچنین نمایش باله روی سطرهای بیمعنی (لیلی عاج) با بازی بداهه او مورد توجه قرا گرفت و 2 سال پیش به خاطر بازی در شبهای روشن (فرزاد موتمن) در جشن خانه سینما تحسین شد و امسال با یک شب در کن حضور داشت. شام آخر اولین فیلم به نمایش درآمده از هانیه توسلی و محمدرضا گلزار بود، زوجی که پس از آن مسیری متفاوت را پیمودند، گلزار به سینمای تجاری پیوست و توسلی سعی کرد در فیلمهای جدیتری بازی کند. به این ترتیب پس از بازی در 2 فیلم «بدنهای، در شبهای روشن، در یکی از 2 نقش اصلی جلو دوربین رفت و اجرای موفقی داشت. موفقیت نسبی این فیلم نزد مردم و منتقدان و جایزهای که برد، این بازیگر جوان را خیلی زود چهره کرد. دقت و حوصله او در انتخاب نقشهایش به نحوی است که پس از یک تجربه ناکام، دیگر کار تلویزیونی نکرد، گاهی در تئاتر کارش را ادامه بدهد و هراسی از بازی در نقشهای کوتاه نداشته باشد. تاکنون وی در 9 فیلم بلند بازی کرده که 3 تای آخری هنوز نمایش داده نشدهاند، فیلمهایی که هر کدام میتوانند چیزهای تازهای دربارهاش به ما بگویند. یک شب جزو معدود فیلمهای سینمای ایران است که با حضور بازیگری حرفهای، در عرصه جهانی مطرح میشود. کافه ستاره ظاهرا یک فیلم کاملا تجاری است با بازیگران متعدد و سرانجام زمان میایستد، طبق گفته کارگردانش، فیلمی است متکی بر بازیگر، هانیه توسلی تنها بازیگر این فیلم علیرضا امینی است. نکته قابل ذکر در مورد نحوه ورود هانیه توسلی به سینما این است که ورودش همزمان شد با دوران احیای کتایون ریاحی و توجه به نقش اصلی او در شام آخر، بازیگران دیگر را به حاشیه میراند، اما توسلی که در یک ملودرام معمولی، نقش مکمل را بر عهده داشت و سپس فیلم کاملا ناموفق اثیری (محمدعلی سجادی) را تجربه کرد، در گام سوم، موقعیت خویش را در حد یک بازیگر محبوب ارتقا داد. این محبوبیت حاصل بازی در فیلمی تجاری نبود و همین مسئله چهره تازهای را برای او به همراه داشت. درست در زمانی که میرفت تا در نقش زنان روشنفکر فیلمهای مختلف کلیشه شود، جلو دوربین سامان مقدم قرار گرفت.