سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با کسى که روزى روى بدو آورده شریک شوید که او توانگرى را سزاوارتر است و روى آوردن بخت بر وى شایسته‏تر . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :25
بازدید دیروز :2
کل بازدید :21598
تعداد کل یاداشته ها : 18
103/9/7
12:14 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
علیزاده[0]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
بهمن 90[12]

 

تنهایی یعنی . . .


تنهایی یعنی زل بزنی به آی دی روشن طرف و هی بگی لعنتی پی ام بده...
بعد یارو آف می شه...!

تنهایی یعنی اینکه تو بزرگسالی دلت بغل بخواد.حتی بیشتر از وقتی که بچه بودی...

تنهایی یعنی هر روز توی چشمای خودت جای خالی انعکاس چهره ی کسی که دوست داری رو ببینی...

تنهایی یعنی اینکه شبا گوشیت رو رو سایلنت نذاری

تنهایی یعنی شبا با هندزفری تو جات آهنگ گوش کنی تا گوشات و بالشتت خیس بشه....

تنهایی یعنی تو این هوای دو نفره دلت بخواد با یکی بری قدم بزنی اما هر چی فکر می کنی کسی رو پیدا نکنی...

تنهایی یعنی شارژ گوشیت تو 24 ساعت یه خطش هم کم نشه...

تنهایی یعنی اینکه صمیمی ترین دوستت وقتی عاشق شد دیگه جواب اس ام استم نده...

تنهایی یعنی وقتی با دوستات توو یه جمعی هستی و اونا میخندن تو تو فکر فرو بری و به اونی که پیشت نیست فکر کنی!!!!

تنهایی یعنی : من ، تو ; ما
یادت هست ؟
تمام شد …
حالا : تو ، او ; شما
من هم به سلامت . . .

تنهایی یعنی این که کسی رو نداشته باشی که منتظرت باشه کسی که به خاطرش بخوای پیشرفت کنی،تنهایی یعنی این،یعنی تو چش باشی و هیچوقت دیده نشی!

تنهایی یعنی لحظه ای که حتی خدا هم فراموش میشه!!!...........لحظه ای که فکر میکنیم اون داره میخنده و ما گریه ... و خدا هم فقط نگاه میکنه ...
چقدر سخت هست تنهایی ای که خدا توش نیست !!!

تنهایی یعنی هزاران سه نقطه ای که در حضورت میگذارم و هیچ کدامش را نمیفهمی...!!

تنهایی یعنی یه آدم با یه عالمه سوال بی جواب. یعنی یه دنیا حرف. یعنی چشم انتظاری. یعنی گریه کنی و تو آینه بگی چرا؟؟؟؟؟!!!!


91/1/24::: 5:12 ع
نظر()
  
  

سلام

این عکس خودمه

 عکس خودمه


91/1/15::: 5:46 ع
نظر()
  
  
 

Mehmooni2.jpg

عوامل اصلی شکل گرفتن فرهنگ ایران را می‌توان در امپراتوری پارسیان (هخامنشیان)، دوران شاهنشاهی ساسانیان، سلطه اعراب، حملات مغول و دوران صفوی جستجو کرد. برای شناخت فرهنگ ایران باید به کشورهای مستقلی که در پیرامون ایران هستند نیز نگریست. افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و حتی ارمنستان و گرجستان و همچنین کردهای عراق و ترکیه و پاکستان همگی کم یا زیاد گوشه‌ای از فرهنگ ایران را به ارث برده‌اند. حتی سرود ملی پاکستان به زبان پارسی است.[1]

در مجموع می‌توان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای سیاسی ایران است را به اختصار چنین برشمرد: 1- زبان پارسی و دیگر زبان‌های ایرانی 2- اعیاد ملی از جمله نوروز و شب یلدا و تقویم هجری شمسی 3- دین اسلام و به ویژه مذهب تشیع 4- دین‌ها و آیین‌های زرتشتی، مهرپرستی و بهائی 5- هنر ایرانی (ادبیات و شعر پارسی، معماری ایرانی و غذای ایرانی)، 6-فرهنگهای محلی اقوام ایرانی

"افتخارات و امتیازات فرهنگی "

فرهنگ ایرانی با داشتن سنن مخصوص خود همچون تقویم خورشیدی خاص خود، از بسیاری از فرهنگهای دیگر مجزا می‌شود.در حالی که تقریباً همه کشورهای دنیا از یکی از سه تقویم میلادی (خورشیدی)، هجری قمری (بر اساس ماه)و تقویم چینی (بر اساس ماه) استفاده می‌کنند، تقویم ایرانی به عنوان یکی از دقیق‌ترین این تقویم‌ها با داشتن نقطه شروع بسیار دلپذیر (آغاز بهار) از نقاط برجسته فرهنگی ایران می‌باشد.

فرهنگ ایرانی از دو مشخصه بارز فرهنگی برخوردار است که به این فرهنگ هویتی ممتاز می‌دهد. این دو مشخصه، یکی «هنر و ظرافت در لذت» و دیگری « سطح بالای هیجان در زندگی» می‌باشد.فرهنگ ایرانی به شدت غنی است در تولید لذت، هنر و شادی، و مملو از ظرافت هایی است که بسیاری از فرهنگهای حاکم بر کشورهای پیشرفته فاقد آن هستند.ظرافت هایی که در راستای افزایش شادی و هیجان و در نتیجه لذت بیشتر بشر از زندگی تعبیه شده اند. از این ظرافت‌های فرهنگی می‌توان به "شعر" و "ادبیات" ایرانی و شهرت و نفوذ جهانی آن و یا به جایگاه طنز و موسیقی در فرهنگ ایرانی اشاره کرد. جدا از این هنرهای تجسمی و لذت‌های بصری جایگاه ویژه خود را در فرهنگ ایرانی دارد. از فرش ایرانی که در همه دنیا به زیبایی معروف است تا هنرهای "میناکاری"، " خاتم کاری"، "منبت کاری"، "معرق کاری" و ده‌ها هنر دیگر ایرانی نشانگر علاقه قابل ملاحظه ایرانیان به زیبایی و ظرافت است . یکی دیگر از سمبل‌های ظرافت فرهنگ ایرانی، غذاهای متنوع ایرانی می‌باشد. با اینکه خورش‌های ایرانی تا حدی شبیه به بعضی از غذاهای هندی است و کباب‌های ایرانی هم دارای شباهت‌هایی به کباب‌های یونانی و عربی است، غذای ایرانی دارای بسیاری عناصر منحصر به فرد خود می‌باشد. اهمیت لذت، هنر و هیجان در فرهنگ ایرانی از بعدی دیگر هم قابل بررسی است. در حالی که یک ایرانی در ایران، به علت وجود اختلال در بسیاری از سیستم‌های زندگی خود، معمولاً اضطراب بالایی در زندگی خود تحمل می‌کند، در عوض به دلایل فراوان در زندگی خود هیجان زیادی حس می‌کند و کمتر دچار حس تنهایی و گوشه گیری می‌شود.کم بودن شاخص "فردگرایی" در ایران، در مقایسه با بسیاری از کشورهای مغرب زمین، جدا از اینکه حکایت از سنتی بودن بسیاری از ساختارهای فرهنگ ایرانی دارد، علامت وجود روحیه همدلی در ایرانیان است. جدا از این، بسیاری از رفتارهای آنارشی وار در فرهنگ‌های گرم و از جمله ایران، ریشه در روحیه هیجان جو ایرانیان دارد که از دیدگاهی به میزان بالای تابش آفتاب مرتبط است. این هیجانات به نوعی باعث افزایش نشاط در زندگی بسیاری از ایرانیان و در نتیجه کاهش افسردگی می‌شود...


90/12/18::: 10:18 ص
نظر()
  
  
علی دایی
Ali-Daei.JPG
اطلاعات شخصی
نام کامل علی دایی
زادروز 1 فروردین 1348 (سن: 42 سال)
محل تولد    اردبیل جمهوری اسلامی ایران
قد 192 سانتی متر
پست مربی (گذشته:مهاجم)
دوران جوانی
1362-1367 استقلال اردبیل
دوران حرفه‌ای1
سال‌ها باشگاه‌ها بازی(گل)*
1362-1367
1367-1369
1369-1373
1373-1375
1375-1376
1376-1377
1377-1378
1378-1381
1381-1382
1382-1383
1383-1385
1385-1386
پرچم ایران استقلال اردبیل
پرچم ایران تاکسیرانی
پرچم ایران بانک تجارت
پرچم ایران پرسپولیس
پرچم قطر السد
پرچم آلمان آرمینیا بیله‌فلد
پرچم آلمان بایرن مونیخ
پرچم آلمان هرتابرلین
پرچم امارات متحده عربی الشباب
پرچم ایران پرسپولیس
پرچم ایران صباباتری
پرچم ایران سایپا
؟ (؟)
؟ (14)
؟ (؟)
38 (23)
؟ (10)
25 (7)
23 (6)
59 (6)
25 (11)
24 (16)
51 (23)
26 (10)   
تیم ملی
1372-1385 ایران 149 (109)
تیم‌های مربی
1385–1387
1387–1388
1388–1390
1390
سایپا
تیم ملی ایران
پرسپولیس
ًراه آهن شهر ری

 

 


  
  

فوتبال کثیف ایران و خواجه‌ای که در بند نقش ایوان است!

چه می کنه این «کثافت» توی فوتبال ایران...!

1 - در اوج کشمکش‌ها و اختلافات‌نظر بین اهالی فوتبال، شاید تنها مساله‌ای که مورد اجماع همه اعضای خانواده این رشته ورزشی قرار دارد این باشد که «فوتبال ایران غرق در کثافت است!» آنچه در آخرین کنفرانس مطبوعاتی رسول کربکندی در پایان دیدار صبای قم و سپاهان اصفهان رخ داد، بخشی از ضربان نبض منتقدان جدی فوتبال ایران است؛ کسانی که گمان می‌برند حساب و کتاب پرطرفدارترین رشته ورزشی کشورمان درست نیست و فساد و آلودگی در آن طغیان می‌کند. سیمای پرخاشگر کربکندی، پیش‌تر در صورت امثال جلالی و مایلی‌کهن هم تکرار شده بود. با همه اینها اما، آنچه شدیدا مایه تعجب به شمار می‌آید این است که در مقابل این همه شائبه، مسوولان و مقامات ذیربط به کلی سکوت اختیار کرده‌اند و لب از لب باز نمی‌کنند.
2 - کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال که مستقیما وظیفه حفظ و حراست از قداست و پاکی فوتبال ایران را برعهده دارد، در چنان خواب سنگینی فرو رفته که گویی بیداری از آن هیچگاه متصور نیست. آقایان که لابد باید حواسشان به همه کژی‌ها و کاستی‌های این فوتبال باشد، عمده انرژی‌شان را پای فرعیاتی ریخته‌اند که بعضا به لعنت خدا هم نمی‌ارزد. در آیین‌نامه جدید این کمیته، حتی بندهایی کاملا تشریفاتی و نمایشی برای مقابله با سحر و جادو هم به تصویب رسیده که اصولا معلوم نیست چگونه می‌تواند جنبه اجرایی پیدا کند. با این همه رایج‌ترین و در عین حال کثیف‌ترین تخلفات فوتبال ایران از سوی این مجموعه به حال خود رها شده و به‌رغم علم به این موضوع که رشوه و تبانی در فوتبال ایران بیداد می‌کند، گویا کسی حوصله درگیر شدن در این پرونده‌ها را ندارد! صحبت کردن با بازیکن حریف به یک اپیدمی تبدیل شده، سوت‌های مشکوک و جهت‌دار «روال» کار شده‌اند و کثافت بی‌محابا ترکتازی می‌کند. با همه اینها اما همچنان مهمترین پرونده‌های کمیته انضباطی مربوط می‌شود به اینکه چرا فلان تیم لیگ یکی،دوزار از پول فلان بازیکن را بالا کشیده و سر کیسه را از بیت‌المال، به نفع طرف شل نمی‌کند...! حکایت ما و کمیته انضباطی، داستان همان ولایتی را در ذهن تداعی می‌کند که در آن شتر را با بارش برده بودند و عقلای قوم در به غارت رفتن سوزنی به سوگ نشسته بودند! واقعا اتفاق خارق‌العاده‌ای است که در وفور زد و بند سازشکاری، تماشاگران فوتبال به جرم فحاشی به چارمیخ کشیده می‌شوند و البته سلاطین تبانی با خیالی آسوده به حیات مشمئزکننده‌شان ادامه می‌دهند!
3 - معلوم نیست فوتبال ما حرفه‌ای‌تر از آلمان، ایتالیا و انگلیس است، یا پاک‌تر از آنها؛ همان اروپایی‌های اخلاق‌مرده بی‌پدری(!) که مو را از ماست استخراج می‌کنند، داور خاطی را به مذلت مجازات می‌کشانند و حتی ابایی از سقوط دادن پرافتخارترین تیم‌هایشان به دسته پایین‌تر ندارند. معلوم نیست حقوق دریافتی مراجع مسوول در فوتبال ایران برای پاکسازی این رشته ورزشی حلال‌تر است یا دستمزد اجنبی‌هایی که در بلاد خارجه برای رسوا کردن لوچانو موجی زد و بندکار، مرارت شب بیداری را بر خودشان هموار کردند و آنقدر فالگوش ایستادند تا توانستند با چند دقیقه فایل صوتی یک مکالمه تلفنی، رییس متنفذ یوونتوس را پای میز محاکمه بنشانند؟ از همه جالب‌تر اما حکایت مسوولان ماست که حتی وقتی تبانی شونده(!) هم حاضر به اعتراف شد، یک سطل ماست فرداعلا روی قضیه ریختند و به جواد زرینچه گفتند:«تو الان عصبانی هستی. فعلا برو استراحت کن، بعدا می‌فهمی هیچ تبانی خاصی در کار نبوده. آفرین پسر خوب!» وافوتبالا...!
4 - شاید امیر قلعه‌نویی، مهمترین و بهترین مصداق برای کم‌کاری غیرقابل توجیه مبادی ذیربط در امر مبارزه با فساد موجود در فوتبال باشد؛ مردی که به اعتباری موفق‌ترین مربی آماری فوتبال ایران به شمار می‌رود، اما بی‌وقفه آماج انبوه حملات در زمینه رفتارهای غیرسالم قرار داشته است. فهرست همه آدم‌هایی را در ذهن‌تان مرور کنید که سال‌هاست دارند علیه امیر حرف می‌زنند. ناصر حجازی، جواد زرینچه، محمد مایلی‌کهن، وا‌عظ‌آشتیانی... و حالا هم رسول کربکندی. فهرست متهم‌کنندگان قلعه‌نویی، در حالی هر روز عریض و طویل‌تر از روز پیش می‌شود که اصولا جامعه فوتبال ایران - اعم از موافقان و مخالفان امیر - تکلیف خودشان را با این حجم وحشتناک از اتهام‌زنی‌ها نسبت به وی نمی‌دانند. اگر سرمربی فعلی سپاهان خطاکار است، چرا یک بار برای همیشه با او برخورد نمی‌شود تا هم قانون پاس داشته شود و هم خیل بزرگ تهمت‌زنندگان به او، سری آسوده بر بالین بگذارند. اگر هم واقعا تخلفی متوجه امیر نیست، چرا مجموعه‌های ذیربط به این موضوع ورود نمی‌کنند تا علاوه بر مجازات افترازنندگان، موفق‌ترین مربی فعلی ایران نیز تبرئه شود؟ آیا این کوتاهی، توجیه دیگری غیر از عافیت‌طلبی و بی‌حالی دارد؟!
5 - افسوس که خانه این فوتبال، به برکت انواع و اقسام خلاف‌جات از پای بست ویران است، اما خواجه، فارغ از همه این احوالات در بند نقش ایوان نشسته و نگران این است که خدای ناکرده، یک وقت فال‌گیری و کف‌بینی فوتبالیست‌ها رواج پیدا کند! آیا واقعا وضعیت فعلی فوتبال، برای جامعه‌ای که رییس‌جمهورش پنج سال پیش با شعار اصلی و بنیادین مبارزه با فساد بر مسند قدرت نشست راضی‌کننده است؟!

90/12/4::: 11:8 ص
نظر()
  
  
   1   2   3   4   5      >